محصولات دیجیتال در خلأ ساخته نمی شوند. ما میخواهیم محصولی تولید کنیم که مشتریان آن را دوست داشته باشند؛ این معمولا مستلزم برقراری ارتباط با آنچه مردم واقعا به آن اهمیت میدهند و درک مشکلاتی است که از دید آنها ارزش حل کردن را دارند.
حال سوال این است که چگونه با این مشتریان ارتباط برقرار کنیم تا آن ها را درک کنیم؟
اینجاست که شناسایی انواع مشتریان می تواند در تمرکز فعالیت های تحقیقاتی مفید واقع شود.
اساساً سه نوع مشتری وجود دارد که از محصول شما استفاده می کنند:
آنها در طول زمان علاقه عمیقی به استفاده از محصول ابراز نکرده اند و اگر هم چنین کنند، به ندرت از آن استفاده می کنند.
2. مشتریان گاه به گاه (معمولی)
آنها بیشتر از مشتریان سرد استفاده می کنند، اما "عاشق محصول" نیستند، بنابراین استفاده از آن یک عادت یا بخشی از سبک زندگی آنها نیست.
3. مشتریان اصلی
مشتریانی که راهی برای ارتباط با محصول پیدا کرده اند. شخصاً دریافتهاند که چگونه می تواند زندگی آنها را بهبود بخشد؛ آنها محصول شما را دوست دارند و نمی خواهند زندگی خود را بدون آن تصور کنند.
این طبیعی است که بر مشتریان اصلی خود تمرکز کنید، زیرا آنها تجربیات و داستان های ارزشمندی دارند که باعث شده به محصول شما وفادار باشند. به همین دلیل است که ثبت این داستانها می تواند برای توسعه سایر خدمات و راه اندازی طرح های بازاریابی ارزشمند باشد. مشتریان اصلی آنهایی هستند که واقعاً از محصول شما استفاده می کنند و می توانند بینش ارزشمندی را ارائه دهند.
همانطور که روی مشتریان اصلی خود تمرکز می کنید، در خصوص موارد زیر اطلاعات کسب کنید:
- آنها را تشویق کنید تا داستان خود را تعریف کنند و در مورد موقعیتی که آنها را به سمت محصول شما سوق داده است، بیاموزید.
- دریابید که مفیدترین و کم فایده ترین ویژگی از نظر آنها کدام است.
- در صورت امکان، نظرات آنها را در مورد آنچه که فکر می کنند انجام کارها روی محصول را آسان تر می کند، دریافت کنید.
- فراموش نکنید که بپرسید چرا؟
1. در مورد وضعیتی که آنها را به سمت محصول شما سوق داده است، آگاهی کسب کنید.
2. اقداماتی که آنها در محصول شما انجام می دهند را درک کنید.
3. دریابید که در حین انجام آن اقدامات چه فکر و چه احساسی دارند و فراموش نکنید که دلیل آن را بپرسید.
دیدگاههای شما:
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.