اکثر مدیران بزرگ و خوب می دانند یک مدیر هر چقدر هم توانا باشد نیاز به آموزش دارد. یکی از بهترین راه های آموزش برای مدیران مطالعه کتابهای مدیریتی است. در صورتی که شما هم به دنبال یادگیری نکات مهم در زمینه مدیریت هستید، این مقاله را از دست ندهید.
 
کتاب ساختن برای ماندن
 
1. کتاب ساختن برای ماندن:
این کتاب نوشته جیم کالینز و جری آی.پوراس راهنمای جامعی برای مدیران است. آن ها به سراغ شرکت های بزرگ رفتند و عملکردشان را بررسی کردند. شش سال زمان برده است تا این نویسندگان فهمیدند اصول سنتی تجارت قدیمی شده اند و دیگر کاربردی ندارند.
آن ها به سراغ شرکت هایی رفتند که نه تنها از جنگ جهانی، انقلاب صنعتی و سایر تحولات سالم گذر کردند بلکه از رقبا هم پیشی گرفتند. کتاب ساختن برای ماندن داستان رمز و راز موفقیت و اصول کاری این شرکت هاست. این کتاب به شما می گوید که چطور یک شرکت آرمانی تاسیس کنید یا شرکت فعلی خود را به جایگاهی آرمانی برسانید.
 اصطلاح «آرمانی» در حقیقت به شرکتی اطلاق می شود که چندین دهه بهترین صنعت خود بوده اند. البته یک شرکت آرمانی یک شرکت بدون نقص و با تاریخچه بدون شکست نیست! تمام شرکت های آرمانی در طول حیات خود بارها شکست خورده اند.
بخشی از متن کتاب:"دوازده افسانه منسوخ شده در دنیای کسب و کار وجود دارد.
افسانه اول: راه اندازی شرکت بزرگ مستلزم داشتن یک ایده بزرگ است.
واقعیت: آغاز به کار شرکت با ایده بزرگ بد است. تعداد کمی از شرکتهای آرمانی با ایده بزرگ شروع به کار کردند. شرکتهای آرمانی مانند لاک پشتی هستند که با خرگوش مسابقه می دهند اما سرانجام در طولانی مدت پیروز می شوند."
این کتاب در لیست 100 کتاب برتر در دنیای کسب و کار قرار دارد.
 
کتاب قصه های شب برای مدیران
2. کتاب قصه های شب برای مدیران:
این کتاب نوشته هنری میتزنبرگ است. در این کتاب نویسنده با نوشته های کوتاه اما زیرکانه شنیده های مرسوم در دنیای مدیریت را نقد می کند. داستان های این کتاب ساده اما سرشار از نکات مختلف از زوایایی است که قبلاً در کتابهای مدیریتی به آن ها پرداخت نشده است.
نویسنده این کتاب اذعان دارد که این اثر مهم ترین اتفاق زندگی او در آستانه هشتاد سالگی است.
از دیگر ویژگی های این کتاب جامع بودن آن است. این کتاب به موضوعات مختلف از آموزش مدیریت تا سازماندهی و... پرداخته است و یک پیام بسیار مهم دارد. میخواهد اعلام کند مدیران باید از جایگاه رهبران بلندمرتبه پایین بیایند و  ذهن و احساسشان و حتی ذهن و احساس افراد معمولی سازمانشان را با فعالیتهای سازمان درگیر کنند.
بخشی از کتاب:" مدیر نه یک رهبر ارکستر است که با فرمان او همه بنوازند نه یک عروسک خیمه شب بازی که به اجبار و به دنبال حرکت سایر اعضا تصمیم بگیرد، او کسی است که اگر چه در محاصره عوامل محدودکننده قرار دارد اما همچنان سعی می کند اوضاع را کنترل کند. همواره مراقب اغراق هایی که در تعریف شغل مدیریت می شود باشید."
 
 
 

دیدگاه‌های شما:

  1. دیدگاهی وجود ندارد.
    اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.

Captcha