یکی از عواملی که موجب بروز خلاقیت می گردد فراهم نمودن استخری از دانش و تجربه است. اگر دانش و تجربیات، متنوع و خارج از فضای حرفه و تخصص باشد می تواند غذای کافی برای ذهن ما را فراهم نماید. بسیاری از پاسخهایی که ما به دنبال آنها هستیم در جایی قرار دارد که ما از آن غافلیم.
مثلاً ممکن است یک مهندس نرم افزار بگوید که تاریخ و زیست شناسی به چه دردی می خورد؟ و یا اینکه تصور کند ارتباط برقرار کردن با یک تاریخدان و پزشک که تسلط کافی روی کامپیوتر و اینترنت ندارند نوعی وقت تلف کردن است اما بدون تردید فرصتها در همین ارتباطات درک می شوند. فراهم نمودن استخر دانش و تجربه، شرط لازم برای ایجاد ایده های خلاق است اما گام بعدی چیست؟ پروفسور جلاسی بیان می کند که شجاعت در تولید ایده های مختلف و ایجاد ارتباط بین ایده های بی ارتباط دیگران، قدم بعدی در خلاقیت است. وی معتقد است خلاقیت یک بازی و سرگرمی نیست بلکه یک فرآیند است که نیازمند صبر و شکیبایی است. لذا در این مرحله باید با یک جهش ذهنی به سرزمینهای ناشناخته و جدید قدم بگذاریم. در مرحله آخر، پیاده سازی ایده و مطرح ساختن آن است که از اهمیت زیادی برخوردار است. زمانیکه یک ایده مطرح می شود بسیاری از انسانها با خود می گویند : “این که کاری نداشت من هم بلد بودم”
به جرأت می توان گفت بسیاری از کسانی که ثروتهای میلیاردی کسب کرده اند خود صاحب ایده نبوده اند بلکه بدون تعصب و خودبزرگ بینی خوب دیده و شنیده اند و شجاعت پیاده سازی داشته اند. بنابراین ایده های نرم افزار در ذهن کسانی است که در دنیای رایانه و نرم افزار سیر نمی کنند بلکه به دنبال یک راه حل می گردند که آنها را از این وضعیت موجود نجات دهد. یک مهندس نرم افزار با در معرض قرار دادن خود در محیطهایی که این افراد قرار دارند خواهد توانست به سرزمینهای جدید و ناشناخته قدم بگذارد و ایده ای خلق نماید که دیگران بگویند : “این که کاری نداشت ما هم می توانستیم”
دیدگاههای شما:
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.