سکوت سازمانی را میتوان به عنوان عدم تمایل جمعی کارکنان به صحبت یا ارائه بازخورد تعریف کرد، حتی زمانی که بینش آنها می تواند ارزشمند باشد. اگرچه ممکن است یک اتفاق غیرفعال به نظر برسد، اما پیامدهای مهمی برای فرهنگ، نوآوری و عملکرد کلی یک شرکت دارد.
این سکوت ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شود، از جمله:
1. فقدان بازخورد: کارکنان از ارائه انتقاد سازنده یا پیشنهاد بهبود خودداری میکنند.
2. عدم اظهار نظر: اعضای تیم ممکن است تصمیم بگیرند که افکار خود را در جلسات یا بحثها بیان نکنند.
3. گزارش نکردن مشکلات: کارکنان در مورد مشکلات، ناکارآمدی ها یا رفتارهای غیراخلاقی سکوت می کنند.
چرا کارمندان سکوت را انتخاب میکنند؟
درک دلایل سکوت سازمانی میتواند به شرکتها کمک کند تا به طور موثر این موضوع را حل کنند. در ادامه چند دلیل رایج که ممکن است کارمندان نگرانی ها یا مشکلات خود را بیان نکنند، ارائه شده است:
1. ترس از عواقب منفی: بسیاری از کارمندان امنیت شغلی را بر صراحت ترجیح می دهند. آنها اغلب میدانند که ابراز نظرات و نگرانیها ممکن است جایگاهشان را بهویژه در محیط های کاری رقابتی به خطر بیندازد. این امر در سازمان هایی با نرخ گردش مالی بالا یا بیثباتی اقتصادی، رایج است.
2. تجربیات قبلی
کارمندان اغلب از تجربیات گذشته استفاده میکنند که بازخورد آنها نادیده گرفته شده و یا مورد تمسخر قرار گرفته است. چنین تجربیاتی میتواند به فرهنگ فراگیر سکوت کمک کند.
3. عدم اعتماد به رهبری: هنگامی که بین کارمندان و رهبران گسست وجود دارد، اعتماد از بین می رود و باعث می شود که کارکنان تمایل کمتری به صحبت کردن داشته باشند. هنگامی که رهبران بارها و بارها اهمیت بازخورد را بیان می کنند، اما مطابق با آن اقدامی انجام نمیدهند، کارمندان احساس می کنند که نظراتشان کم ارزش است.
4. عدم اعتماد به نفس: کارمندان ممکن است به تخصص یا ارزش نظرات خود شک کنند و به این باور برسند که نظراتشان ارزش به اشتراک گذاشتن ندارد.
5. ناکارآمدی عینی: اگر کارمندان باور داشته باشند که بازخورد آنها تغییر معناداری ایجاد نمی کند، ممکن است به این نتیجه برسند که بازخورد دادن یک تلاش بیهوده است. این احساس ناکارآمدی اغلب توسط رویدادهای گذشته که در آن پیشنهادات مورد توجه قرار نگرفتند، تقویت میشود.
6. هنجارهای فرهنگی: در برخی فرهنگها یا سازمانها، سکوت یک هنجار است. بهویژه در سازمانهای جمعگرا، افراد ممکن است هماهنگی و انسجام گروهی را بر نظرات شخصی ترجیح دهند.
سکوت سازمانی مانع مهمی برای ارتباطات موثر است و میتواند نوآوری و رشد را در یک شرکت متوقف کند.
با درک شرایط و دلایلی که منجر به این سکوت می شود، سازمانها میتوانند گامهای پیشگیرانه ای برای ایجاد محیطی بردارند که در آن کارکنان احساس قدرت کنند تا افکار و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند.
دیدگاههای شما:
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.