خوشبختانه تعداد مشتریان ما به حدی رسیده است که اصطلاحاً دیگر وقت سر خاراندن نداریم و بدون تردید این عامل نشانه موفقیت است. اما بر اساس آموخته هایی که داریم، می دانیم دل بستن به موفقیتهای گذشته از ویژگیهای دایناسورهاست (شکست و انقراض) و ما به این عامل دلخوش نخواهیم بود چرا که می دانیم هنر ما در نگه داشتن مشتریان و ایجاد وفاداری در آنهاست نه فقط جذب آنها.

چند وقتی است جمله معروفی در بازاریابی ذهن من را به خود مشغول کرده است و ناخودآگاه رشته افکارم را به سوی خود می کشاند. شاید بتوان عنوان “عصاره بازاریابی” را برای این جمله انتخاب نمود :

“بازاریابی لزوماً پاسخگویی به نیازهای کشف نشده نیست بلکه بیشتر کشف نیازهای پاسخ داده نشده است.”

بعضاً افرادی به من مراجعه می کنند و می گویند که چگونه می توانند متمایز باشند و کارهای متفاوتی انجام دهند؟ اصولاً نقطه آغاز خلاقیت کجاست؟

پاسخ به این سئوالات کار ساده ای نیست اما می توان از مجموعه مستندات بازاریابی و روانشناسی موفقیت، دورنماهایی را روشن ساخت. اول اینکه بدانیم "نبوغ در سادگی نهفته است". اصولاً وقتی می بینم برخی از افراد کلمات و جملات قلمبه سلمبه استفاده می کنند و یا اینکه کارهایی انجام می دهند که گنگ و نامفهوم است بیشتر در نابغه بودن آنها شک می کنم. ثانیاً هنر انسانهای خلاق در یافتن یا کشف نیازهای پاسخ داده نشده است. به عبارت دیگر یافتن راهی نو برای یک مسأله قدیمی نسبت به یافتن یک راه حل نو برای مسأله جدید ارزش بیشتری دارد (بر گرفته از فرآیند تولید علم).

شاید بیشترین عامل در موفقیت نرم افزار آسانسور همین عصاره بازاریابی است. وقتی ما قدم در راه تولید نرم افزار برای این صنعت گذاشتیم شرکتی به عنوان first mover قبل از ما، نرم افزاری در این صنعت عرضه کرده بود و مالکان آن پول خوبی هم به جیب زده و رفته بودند. هنگامی که مشتریان با ما صحبت می کردند ابتدا از احوالات آن شرکت می پرسیدند و بعد که متوجه می شدند ما هیچ ارتباطی با آنها نداریم، شروع به گله و شکایت از آنها می کردند (عدم پشتیبانی، عدم پاسخگویی، اشکالات رفع نشده و …). نکته جالب این بود که از ما می پرسیدند چه تضمینی وجود دارد که شما هم مثل آنها نروید؟!!!

شاید مهمترین کاری که ما انجام دادیم یافتن نیازهای پاسخ داده نشده و پاسخ دادن به آنها به بهترین شکل ممکن بود. این کارها در پاسخگویی و پشتیبانی خوب، رفع اشکالات نرم افزار و در نهایت ارائه راه حل‌های مناسب برای مواردی که در نرم افزار وجود نداشت، خلاصه می شد.

بنابراین به زبان ساده و با استناد به بسیاری از مراجع بازاریابی:

تولید محصولات و خدمات بر مبنای نیازها و خواسته‌های مشتریان بازار هدف (به ویژه آنهایی که پاسخ داده نشده‌اند) و مدیریت روابط با مشتریان می تواند همواره چرخ‌های یک کسب و کار را در حال گردش نگه دارد و عرضه اندام رقبا را به حداقل برساند.

دیدگاه‌های شما:

  1. دیدگاهی وجود ندارد.
    اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.

Captcha